ادبیات ژورنالیستیژورنالیسم در لغت به معنای روزنامهنگاری است و در اصطلاح آثار منظوم و منثوری است که از وقایع و موضوعهای عصر خود الهام میگیرد و معمولاً با تغییر اوضاع جامعه موضوع آن نیز کهنه میشود. ادبیات ژورنالیستی ادبیاتی است که از سبک روزنامه برای نوشتن استفاده میکند؛ اما، محصول آن ضرورتاً روزنامه نیست. میتوان رمان، شعر و حتی مقالات انتقادی و اجتماعی را به سبک ژورنالیستی نوشت. ۱ - مقدمهادبیات ژورنالیستی گاه به صورت تحقیرآمیز در برابر ادبیاتی که متعالیتر و ماندگارتر به نظر میرسد، به کار میرود؛ با این وجود نویسندگان برجستهای به این رشته روی آوردهاند. در غرب به ویژه فرانسه ارتباط نزدیکی بین نویسندگان و شاعران بزرگ با روزنامه وجود داشته است و کسانی چون ژان پل سارتر و آلبرکامو از رهگذار همکاری با مطبوعات به شهرت رسیدند. ۲ - اولین روزنامه ایرانروزنامهنویسی در ایران اندکی بیش از ۱۳۰ سال قدمت دارد. نخستین نشریه ادواری فارسی در ایران به همت میرزا صالح شیرازی در سال ۱۲۵۳ش. انتشار یافت. این نشریه بینام، بعدها به «کاغذ اخبار» (ترجمه تحت اللفظی news Paper) مشهور شده است. دومین روزنامه ایرانی «وقایع اتفاقیه» نام دارد که از سال ۱۲۶۷ با تلاش امیرکبیر پا به عرصه گذاشت و پس از چاپ۴۷۰ شماره از آن به نام روزنامه «دولت علیه ایران» تغییر نام داد. ۳ - روزنامههای دوران مشروطههمزمان با انقلاب مشروطیت روزنامهنگاری در ایران به شدت رواج یافت؛ و در دوره مشروطه اغلب نویسندگان برگزیده به ساحت آن قدم نهادند. برخی از روزنامههای این دوره و سالهای بعد از آن عبارتند از: صوراسرافیل، تربیت، دانشکده، ملانصرالدین، ارمغان، آینده و...؛ که با گرایشهای مختلف سیاسی و اجتماعی و ادبی به چاپ میرسیدند و ادیبان و نویسندگانی چون دهخدا، علی دشتی، ملک الشعرای بهار، مسعود بهنود، محمد حجازی و... در این رشته سرآمد سایرین گردیدند. ۴ - نشر کتاب در دوران مشروطهدر دوره مشروطه علاوه بر روزنامه و نشریات، کتابهایی نیز نوشته شد که به دلیل همخوانی موضوع و شیوه نگارش، میتوان آنها را در زمره ادبیات ژورنالیستی قرار داد؛ مانند سیاحتنامه ابراهیم بیک اثر حاج زین العابدین مراغهای و مسالک المحسنین عبدالرحیم طالبوف و اشعاری مانند اشعار سید اشرف الدین گیلانی معروف به نسیم شمال. ۵ - مطبوعات و ژورنالیسمژورنالیسم در طول حیات خود تحولات بسیاری را پشت سرگذاشته و خود منشا تحولات و تغییرات بسیار بوده است. مطبوعات راه را برای ورود افکار و عقاید تازه باز کرد و با ترجمه آثار زبانهای دیگر، مردم را با عقاید و فرهنگهای مختلف آشنا کرد و مجرایی برای نقد مسائل سیاسی و اجتماعی گردید. ۶ - ضعف روزنامهاز آنجا که مخاطبان مطبوعات عامه مردم هستند، سبک روزنامهای به دنبال آن است که کار خواندن و فهمیدن را برای خواننده عادی آسان سازد به طوری که برای همه خوانندگان قابل درک باشد؛ نیز به دلیل شتابزدگی و سرعتی که لازمه کار مطبوعات است علاوه بر اشکالات دستوری، گرتهبرداریها (ترجمه لفظ به لفظ)، ناهماهنگی با معیارهای زبان فارسی، لغات فرنگی به ضرورت و گاه بدون ضرورت، پا به عرصه روزنامه گذاشت و انتقادهای شدیدی را علیه آن برانگیخت؛ طوری که اصطلاح ژورنالیسم رفتهرفته با مفهومی همراه شد که در نظر ادبا قدری نداشت؛ وقتی به ضعف و سستی نثر نویسندهای اشاره میکردند، چه بسا آن را ژورنالیستی میخواندند. ۷ - قدرت روزنامهبا این همه روزنامهنویسی قدرتها و شگردهای جالب و ارجمندی دارد؛ زبان روزنامه کاملاً تخصصی و مستلزم داشتن استعداد خاص است؛ به ویژه که قلمروهای گستردهای از جمله مقالهنویسی، گزارشنویسی، تفسیر و تحلیل، طنز و کاریکاتور را دربرمیگیرد. ۸ - امکانات و محدودیتهای ژورنالیسمژورنالیسم امکانات بالقوهای دارد که بر قدرت تاثیرگذاری آن میافزاید. تکنیکهایی مثل استفاده از تصویر، صفحه آرایی، گرافیک و.... از ابزارهای مهم روزنامهنگاری هستند. با این همه از محدودیتهای حاکم بر ادبیات ژورنالیستی مانند کنترل و نظارت دولت نمیتوان غافل شد. محدودیت صفحه و گرایشهای مختلف و سلیقههایی که از طرف مسئولین نشریات به نویسندگان تحمیل میشود، نیز از آن جمله است. ۹ - رقابت با روزنامهامروزه رقابت دستگاههای سمعی و بصری هم از نظر امکانات تبلیغاتی و هم از نظر سرعت پخش رویدادها با تصاویر زنده، تعداد چشمگیری از روزنامهها را از پا درآورده است؛ اما، هنوز روزنامههای بسیاری به حیات خود ادامه میدهند. در این دوره نقش روزنامهها دگرگون شده و به جای آنکه مثل گذشته به انتقال ایدهها و عقاید بپردازد، واقعیت و رویدادها را بیان میکند آن هم به طوری که پایه دانش خوانندگان را بالا ببرد. سه اصل سادگی، واقعیت و زنده بودن از قواعدی است که نثر روزنامهها را هنوز هم برای مردم جذاب کرده است. [۱]
اژند، یعقوب، تجدد ادبی در دوره مشروطه، تهران، موسسات تحقیقات و توسعه علوم انسانی، ۱۳۸۵، ص۲۴۱.
[۲]
حقوقی، محمد، مروری بر تاریخ ادب و ادبیات امروز ایران، تهران، قطره، ۱۳۷۷، چاپ اول، ص۲۵.
[۳]
شفیعی کدکنی، محمدرضا، ادبیات فارسی از عصر جامی تا روزگار ما، حجة الله اصیل (ترجمه)، تهران، نشر نی، ۱۳۸۲، چاپ دوم، ۸۲.
[۴]
محیط طباطبایی، محمد، تاریخ تحلیلی مطبوعات ایران، تهران، بعثت، ۱۳۶۶، چاپ اول، ص۲۶.
[۵]
کادن، جان آنتونی، فرهنگ توصیفی ادبیات و نقد، کاظم فیروزمند (ترجمه)، تهران، شادگان، ۱۳۸۰، چاپ اول، ص۴۹۰-۲۱۲.
[۶]
گایار، فیلیپ، فن روزنامه نگاری، فضل الله جلوه (ترجمه)، تهران، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، ۱۳۶۸، چاپ اول، ص۷ وصص ۱۱۱ -۱۱۰.
[۷]
میرصادقی، جمال و میمنت میرصادقی (ذوالقدر)، واژهنامه هنر داستان نویسی، تهران، کتاب مهناز، ۱۳۷۷، چاپ اول، ص۱۱.
۱۰ - پانویس
۱۱ - منبعسایت پژوهه، برگرفته از مقاله «ادبیات ژورنالیستی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۰۷/۲۴. |